✍️ مرتضی شریفی
بر طبق آمارهای حکومتی ۲۸ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند. بر اساس همین آمارها خط فقرْ پارسال در تهران ۳۰ میلیون تومان و خط فقر در شهرستانها نیز معمولا ۲۰ درصد کمتر از تهران برآورد شده است. اگرچه آمارهای رسمی نشان میدهد که ۳۰ درصد ایرانیان به زیر خط فقر سقوط کردهاند و تقریبا از هر سه ایرانی یک نفر فقیر است، اما به گفته راغفر، اقتصاد دان نزدیک به حکومت “بنظر نمی رسد” تعداد افرادی که امروز زیر خط فقر مطلق قرار گرفتهاند کمتر از ۵۰ درصد جمعیت کشور باشد.
بنا به تعریفِ دفتر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ، فقر یعنی عدم دسترسی به حقوق اولیه انسانی همچون تغذیه کافی، ناتوانی پیشگیری از بیماری، نداشتن حداقل سرپناه، عدم بهرهمندی از تحصیلات ابتدایی، عدم حضور فعال در صحنه اجتماعی به خاطر حس شرمندگی و ناتوانی در امرار معاش و مشارکت در زندگی اجتماعی.
متوسط کل دریافتی یک کارگر با مزایا برای سال ۱۴۰۳ و بر مبنای حداقل دستمزدِ هفت میلیون و صد و شست و شش هزار تومانی معادل ۱۰ میلیون تومان میباشد. با چنین دستمزدی و با تورم عنان گسیخته، انتظار یک قرن و نیم برای صاحب خانه شدن، عدم دسترسی به دارو و تحصیلات ابتدایی، آنوقت میتوان به عمقِ اثرات خانمانسوز فقر در ابعاد مختلف زندگی نیمی از جمعیت کشور پی برد.
در چنین اوضاع و احوالی است که دست اندرکاران حکومتی به تکاپو افتاده و یکی پس از دیگری “زنگ خطر آسیب های اجتماعی” را به صدا در میآورند و از “رشد حاشیهنشینی، افزایش آمار اعتیاد، فساد، افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ و زنانه شدن چهره آسیبهای اجتماعی” هشدار میدهند و اینکه افزایش خط فقر و گسترش جمعیت زیر خط فقر در ایران ممکن است در آینده نه چندان دور به “مسائل اجتماعی و سیاسی” منجر شود.
از یک طرف احمد توکلی، نماینده اسبق تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هشدار میدهد تا دیر نشده آنها باید کاری کنند وگرنه “فقرا” میریزند و “کاسه و کوزه همه را جمع” میکنند. از طرف دیگر اقتصاد دانی نظیر دکتر مسعود نیلی دستیار اقتصادی حسن روحانی، رئیس جمهوری سابق به لزوم نجات اقتصاد کشور از راه “نوسازی اعتماد عمومی” تاکید میکند. اما حکومتی که فساد، رانت و چپاول و غارتْ همه تار و پودر آنرا فرا گرفته نه میخواهد و نه میتواند راه حلی برای معضلات اجتماعی منجمله فقر داشته باشد. توسل به زور، زندان و شکنجه تنها “راه حل” حاکمان برای رویا رویی با این معضلات بوده و خواهد بود.
اما تا فقر و فلاکت، بیکاری و تورم و دیگر معضلات اجتماعی وجود دارد اعتراض و مبارزه مردم نیز وجود خواهد داشت و از گوشه و کنار کشور و بمناسبت های مختلف سر بر خواهد آورد. اعتراضاتی نظیر اعتراضات سالهای۷۱ ، ۷۴، ۹۶، ۹۸ که محور بسیاری از آنها به فقر، بیکاری، گرانی و دیگر مشکلات رفاهی و معیشتی بود به ابعادی بزرگتر و وسیعتر باز هم تکرار خواهند شد. و این اعتراضات و شورش ها هم چون کابوسی هرگز حاکمان را رها نخواهد کرد!
کاسه صبر مردم مدتهاست که به سر آمده است! در هر قیام و خیزشی مردم بیش از پیش میآموزند که تنها با همت و اراده خود است که میتوانند تکلیف این بساط ظلم و بیدادگری را یکسره کنند. وقتی حاکمان از ابراز وجود هرگونه تشکل مستقل مردمی جلوگیری بعمل میاورند مردم به عمل مستقیم و فریاد در خیابان روی میآورند. مردم جواب فقر، فساد، گرانی، بیکاری، کولبری، سوختبری و دیگر مصایب اجتماعی را در خیابان میدهند.
اما تنها در پرتو اتحاد و همبستگی همه مزدبگیران و ایجاد تشکل های مستقل کارگری و دیگر اقشار اجتماعی است که میتوان بسوی تغییرات بنیادی در کشور حرکت کرد و جامعهای بر مبنای آزادی و برابری و رفاه همگانی ایجاد نمود.
◾️ تصویری آرشیوی از صف مردم در جنوب شهر تهران برای دریافت مواد غذایی