دیر خبرم کردی وقتی رود با سکوتش سیاه پوش شد و تو با فریادت سرخ پوش تازه فهمیدم، گل کردن نهال آگاهیات را ندیده بودم تو هم اشارهای نکردی خبری ندادی دیر خبرم کردی وگرنه شاید اجازه نمیدادم سرطان با گلمیخهایش به سیخم بکشد اما باز هم خوب است که هستی چرا که سرطان و […]