بالاخره بعد از مدتها گمانهزنی درمورد استعفای وزیر کار، عبدالملکی از پست خود استعفا داد و استعفای او مورد قبول رییس جمهور، ابراهیم رییسی، قرار گرفت. استعفای عبدالملکی در حالی صورت میگیرد که روز پانزدهم خردادماه و پس از گذشت دو ماه و نیم از سال ۱۴۰۱، دولت افزایش حقوق بازنشستگان غیرحداقل بگیر تأمین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری را ۱۰ درصد اعلام کرد. این مسئله باعث ایجاد موج جدیدی از خشم بازنشستگان شده و بازنشستگان در روزهای گذشته بجای “یکشنبه های اعتراضی” هرروز و در اقصا نقاط کشور به خیابان آمده اند. آنها علاوه بر شعارهای همیشگی نظیر” تا حق خود نگیریم، از پا نمینشینیم”، “فقط کف خیابون بدست میاد حقمون” این بار شخص رییسی را هدف قرار داده و با شعارهایی نظیر “رئیسی حقه باز ننگت باد”، “دروغ گو حاصل وعدههات کو” و یا “داش باشوا (خاک بر سرت) رئیسی!” در زنجان او را مورد حمله قرار داده و مسئول وضعیت فلاکتبار خود دانستند. علاوه بر شعارها، خشم و نفرت بازنشستگان در شیوه برپایی اعتراضات آنها نیز کاملا آشکار است. در بسیاری از شهرها ما بازنشستگانی را میبینیم که با سفره های خالی بر دوش و با پرچمی در جلوی صف با عجله در حال راهپیمایی هستند. توگویی این انسانهای بازنشسته میروند که ادارهای را تسخیر کنند و یا به “شورش گرسنگان” بپیوندد! در چنین اوضاع و احوالی است که عبدالملکی استعفا میدهد.
در حقیقت استعفای عبدالملکی را باید در امتداد سیاستهای فریب و سرکوب دولت قرارداد. از یک طرف، عبدالملکی در نهایت وقاحت میگوید که دولت با اعلام افزایش ۱۰ درصدی حقوق بازنشستگان غیرحداقل بگیر میخواهد تا ضامن عملکرد و نظارت بر صندوق تأمین اجتماعی باشد تا مانع از ورشکستگی آن گردد. این درحالیست که عامل اصلی بحران در سازمان تأمین اجتماعی، خودِ دولت است که سالهاست بدهیهای چند صد هزار میلیارد تومانی به این سازمان را پرداخت نمیکند. در عین حال و در روزهای اخیر خبرها حاکی از آنست که دولت از این موضع خود عقب نشینی کرده و قصد افزایش حقوق بازنشستگان غیر حداقل بگیر به میزان ۳۸ درصد تصویب شده شورای عالی کار را دارد. از طرف دیگر، توسل دولت به نیروهای سرکوب برای ممانعت ادامه مبارزه بازنشستگان است. استقرار تجهیزات و ادوات و ماشین های ون در اطراف مجلس در تهران و حضور گسترده و سنگین نیروهای انتظامی در مقابل اداره تامین اجتماعی البرز، هجوم ماموران امنیتی به بازنشستگان در اصفهان و شیراز تنها نمونه های گزارش شده در این فضای سانسور میباشد.
در خاتمه، یاد آوری این نکته نیز بسیار قابل اهمیت است که تقابل بازنشستگان و دولت در جامعه ای صورت میگیرد که اعتراضات و اعتصابات هر چه بیشتر گسترده و اقشار و گروه های اجتماعیِ هرچه بیشتری را در بر میگیرد. اعتصاب و اعتراض کسبه بازار در چندین شهر نمونه های اخیر آنست. بازنشستگان از این فضای اعتراضی جامعه نیرو میگیرند و به نوبه خود انرژی تازه ای به جامعه میآورند. این جامعهِ به پا خواسته و در راس آن مزدبگیران و کارگران خیلی خوب میدانند که استعفای عبدالملکی هیچ دردی از دردهای آنها را دوا نخواهد کرد. آنها در مبارزه خود کل این مناسبات چپاولگر را نشانه گرفته اند.
هیئت تحریریه رسانههای اتحادیه آزاد کارگران ایران