مرتضی شریفی
در حالیکه بحران انرژی هر روز ابعاد بیشتری پیدا میکند و دومینو وار از یک صنعت به صنعت دیگری میرود و مراکز تولیدی یکی بعد از دیگری تعطیل میشوند، پزشکیان در جلسه ای با پنج وزیر و استانداران از “همه” کسانی که با تلاش های خود توانستند “وضعیت شبکه را به پایداری نسبی برسانند” و نشان دادند که وضعیت شبکه بهتر از پیش بینی ها میباشند “قدر دانی” کرد.
پزشکیان در این جلسه با پرداختن به مسائلی نظیر “تهیه بسته های آموزشی” متناسب با اقلیم و شرایط واحد های مختلف و “ارتباط به هنگام و مستمر” با مردم از جمله صدا و سیما، رسانه ها، مدارس، مساجد، از پرداختن به مسئله اساسی، که همان ریشه ها و دلایل بوجود آمدن این بلای خانمانسوز و این بیماری مزمنی که حالا دیگر تمام تار و پور اقتصاد جامعه را فلج کرده است، طفره رفت.
این عوام فریبی های پزشکیان البته امر تازه ای نیست! باید این شگردهای او را در ادامه توصیه او به مردم جهت “پوشیدن لباس گرم” در خانه و کمپین “دو درجه کمتر” و آه و ناله او بخاطر “خوب، من بی عرضه هستم” نوشت. اما آمار و ارقام و افشاگری های صاحبان صنایع و حتی اظهار نظرهای دست اندرکاران حکومتی، آنهایی که در جنگ جناحی به دولت پزشکیان حمله میکنند که “خیلی ضایع است” که میگویند نیروگاه های ما سوخت ندارند در حالیکه “ما بالاترین کشور دنیا” در موضوع انرژی هستیم، پرده از این عوام فریبی ها بر میدارند.
مهمتر از همه آنکه، کارگران و دیگر اقشار محروم و زحمتکش جامعه که هر روزه و با چشم خود عمق و گسترش و اثرات مخرب این بحران در عرصه های مختلف زندگی خود را می بینند بیش از پیش متوجه میشوند که همّ و غم دست اندرکاران حکومتی نه پاسخگویی به معضلات جامعه بلکه پر کردن هر چه بیشتر جیب های خود میباشد.
مراجعه به چند نمونه از آمارهای زیر بخوبی نشان میدهد که اثرات مخرب قطع برق و سایر اشکال انرژی به خانه ها، مراکز آموزشی و ادارات محدود نشده بلکه تمامی صنایعی را که با انرژی کار میکنند در بر گرفته است.
کاهش سی درصدی تولید کشت پاییزی به خاطر قطع برق؛ قطع پنج ساعت برق روزانه چاه های کشاورزی؛ آسیب ۲۰ درصدی قطع برق به مرغداریهای کشور؛ توقف تولید در ۲۲ کارخانه سیمان کشور به خاطر کسری گاز و افت ۴۶ در صدی تولید خام ایران به خاطر قطعی برق در تابستان امسال.
این ارقام و آمار تنها گوشه هایی از نتایج این بحران عظیم اجتماعی است که جناب پزشکیان آنها را نادیده میگیرد و در عوض افتخار میکند که وضعیت شبکه به “پایداری نسبی رسیده” و اوضاع بهتر از “پیش بینیها” است!
دست اندر کاران حکومتی نه تنها تا آنجایی که میتوانند از ارائه آمار و ارقام دقیقِ اثرات بحران انرژی در عرصه های مختلف زندگی مردم طفره میروند بلکه تلاش میکنند ریشه های این بحران مزمن حکومتی را از نظر مردم دور نگاه دارند.
اما با مراجعه به آمار و ارقام منتشره شده در مدیای اجتماعی و حتی رسانه های رسمی به سهولت میتوان پی برد که با یاوگویی هایی نظیر “تهیه بسته های آموزشی” متناسب با اقلیم و شرایط واحد های مختلف و “ارتباط به هنگام و مستمر” با مردم از جمله صدا و سیما، رسانه ها، مدارس، مساجد نمیتوان بر فاکتورها و دلایلی که باعث بوجود آمدن این بحران عظیم اجتماعی شده است سرپوش گذاشت؛ آمار و ارقامی که در عین حال نشان میدهند دست اندرکاران حکومتی علیرغم تعلق جناحی آنها بعنوان مجریان این سیستم اقتصادی-سیاسی غرق در فساد و غارت زندگی و معیشت مردم، هیچوقت بفکر چاره جویی در حل بحران انرژی که در هر دوره عمق بیشتری پیدا کرده نبوده اند.
از تمام دست اندرکاران حکومتی صرفنظر از وابستگی جناحی آنها باید پرسید:
-چرا علیرغم رشد هفت درصدی رشد مصرف برق از سال ۱۳۹۰ تاکنون رشد تولید برق حتی به نصف این رقم نیز نرسیده است!؟
-پارسال قرار بود شش هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شود، اما تنها یک سوم این رقم محقق شد! چرا!؟
-سه سال اخیر میزان سرمایهگذاری در تولید و انتقال و توزیع برق “صفر” بوده و ایران با کسری هنگفت برق مواجه است؛ چه کسی مسئول و جوابگوی این مسئله هست!؟
-آخرین آمار بانک جهانی نشان میدهد ایران در سال گذشته بیش از ۲۱ میلیارد متر مکعب گاز تولیدی از میادین نفتی را در همان مرحله تولید و به خاطر عدم نصب تجهیزات جمعآوری گاز، آتش زده و به هدر داده است. چه کسی جوابگوی این مسئله هست؟
آنچه مسلم است جواب دست اندر کاران حکومتی به سئوالات بالا چیزی به جز توسل به فریبکاری و یاوه گویی هرچه بیشتر از یک طرف و سرکوب ناراضیان از طرف دیگر نمی باشد.
دستور اژه ای رییس قوه قضاییه به دادستان کل کشور و دادستان های استان ها در روز سوم دیماه در همکاری با مسئولین اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی برای جلوگیری از هرگونه نا امنی “به طور خاص در مقطع فعلی” خود گواه آشکاری از چگونگی برخورد حکومت با معترضین به مسئله بحران انرژی بخصوص قطعی های مداوم برق میباشد.
اما جواب کارگران و دیگر مزد بگیران جامعه که اثرات مخرب بحران انرژی بیش از همه دامن آنها را میگیرد چه باید باشد!؟ آنهایی که در بوجود آوردن این شرایط اسفناک هیچ نقشی نداشته ولی در عوض آنچه نصیبشان شده است فقر و بیکاری و تورم و گرانی تمام کالاهای مورد نیازشان بوده است.
آنچه مسلم است صبر کارگران مدت هاست لبریز شده است و آنها چاره ای جز اعتراض و مبارزه در مقابل این شرایط برده وار نخواهند داشت. دیر یا زود جامعه شاهد تجمعات اعتراضی در جای جای کشور خواهد بود؛ تجمعات اعتراضی مانند تجمع کارگران شهرک صنعتی گلگون، تجمع کارگران و صنعتگران مجتمع صنعتی تجریشی در باقرشهر ری و اعتراض تولید کنندگان در شهرک صنعتی شمسآباد!
باید با اعتصابات و تظاهرات میلیونی حاکمان را وادار به عقب نشینی کرد! تمام افراد، نهادها و موسساتی که تا کنون از خون مردم محروم تغدیه کرده و از هرگونه پاسخگویی معاف بوده اند را باید مورد بررسی قرار داده و میلیاردها دلار حاصله از ثروت باده آورده این زالو صفتان را صرف مدرن سازی زیر ساخت های جامعه منجمله زیر ساخت های شبکه برق برای بهره برداری بهینه از منابع طبیعی منجمله منابع گازی نمود.