بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت احکام سنگین آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی
به نام خداوند جان و خرد!
آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیواری فروریخته باقی نمیماند.
شاملو
در زمانهای که حاکمان از زاهدان تا کردستان، آذربایجان و خراسان و تهران و رشت و شیراز و… را به خون کشیدهاند که بگویند ما به هر قیمتی بر شما حاکم خواهیم بود، در زمانهای که جور جابران و ظلم ظالمان، مردمان صلحجو و بردبار ایران را عاصی کرده و چارهای به جز فریاد و خشم و آتش را برای آنها باقی نگذاشته، در زمانهای که هر روز خانواده یا خانوادههایی در سوگ عزیزانشان مینشینند و جامعه توامان در ماتم و امید به سر میبرد، حاکمیت بار دیگر بدسگالی خویش را به رخ فرهنگیانی کشید که برای عدالت و آبادی به میدان آمده بودند. رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی، سه معلم شریف و دردمند که زندگی خود را وقف شکل گیری آموزش نوین و رایگان برای همه فرزندان ایران نموده اند و به صورت مسالمتآمیز و بر اساس اصول قانون اساسی، تعطیل شدن اصل ۳۰ یعنی آموزش رایگان و با کیفیت را به حاکمان گوشزد کرده اند و به شکلی مدنی خواستار ارتقا کیفیت زندگی معلمان بودند؛ مجموعا به ۱۵ سال زندان، ممنوع الخروجی از کشور و ممنوعیت در فعالیت های گروهی محکوم شده اند.حکمی که نه تنها با بدیهی ترین اصول حقوقی سازگاری ندارد، بلکه بنیان آن بر ظلم استوار است.زندگی شخصی این بزرگواران گواه بارزی است که آنها در عین تنگدستی، درویشی پیشه کرده و از دغدغه معیشت خویش فرا رفته اند و خیر عمومی را تنها لحاظ کرده اند. حاکمان نالایق با غیر مستقل کردن دستگاه قضا و گماردن قاضیانی مطیع برای صدور این احکام ظالمانه و غیر قانونی، نشان داده اند که کمترین وقعی به قوانین مصوب خویش ندارند و به عواقب سو رفتارهای خود حتی در پیچیده تر کردن شرایط خود هم اندیشه نمی کنند و در حماقت دست هر نادانی را از پشت بسته اند.حکم سنگین سه معلم فرهیخته آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی در کنار سرکوب گسترده معترضان طی ۶ هفته اخیر، نشان داد که بنیاد حکمرانی حاکمان کنونی فقط بر سرکوب و ارعاب و زندان و کشتار است. ذرهای آزادی-حتی آزادی مندرج در قوانین مصوب خویش را در عمل بر نمیتابند. و دشمنی آنها با آزادی و دشمنی با هر نوع آبادی است؛ که به قول شاملو “آزادی آبادیست.”
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با محکوم کردن شدید این رفتار غیرقانونی و صدور این احکام ظالمانه این بار در محضر ملت شجاع و آگاه ایران و نیز در مجامع بینالمللی و حقوق بشری، علیه صدور چنین حکم ظالمانه ای که بر خلاف تعهدات حقوقی حاکمیت نسبت به کنوانسیون های بین المللی است، اعلام جرم میکند و خواهان حمایت و توجه عمیق مردم و نهادهای مدنی و مردمی نسبت به این احکام ظالمانه و مقابله با آن و نیز نهادهای بینالمللی برای پایان دادن به صدور چنین احکام ظالمانه است.
شورای هماهنگی با ناامیدی از روند حکمرانی کنونی با استعانت به مقام معلمی و سرشتی خود از حاکمان ایران بار دیگر می خواهد بیش از این در تضییع حقوق مردم معترض و صدور احکام سنگین برای منتقدان نکوشند.کنشگران صنفی ایران و این سه معلم آزاده زندانی آقایان: بداقی و حبیبی و ابراهیمی در پیشگاه معلمان و جامعه ایرانی نه تنها تبرئه هستند که شایسته تجلیل و تقدیر به واسطه خدمات بی شائبه آموزشی شان هستند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۷ آبان ۱۴۰۱
🔻این جنبش را سر بازایستادن نیست
……………………………….
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران(تهران)، درباره حکم محکومیت بدوی محمد_حبیبی، رسول بداقی، جعفر ابراهیمی
دور از انتظار نیست/ نبود؛ سناریویی که پس از طی مراحل پیشتولید، در اردیبهشت گذشته کلید خورد، به احکامی اینچنین بیانجامد و ادامه یابد.
سالهاست این رویه ایجاد ترس از تشکلها، با قربانی کردن برخی فعالان شناخته شده، ادامه دارد و شگفت آن که هربار با محبوبیت بیشتر قربانیان، مرحلهای دیگر را پشت سر گذاشته است. دو اقدام موازی در طی این سالها در پیش گرفته شده، استفاده از تمهیدات متعدد با ابزارهای شبه قانونی و غیرقانونی برای پایین نگاه داشتن دستمزد و حقوق معلمان و کارگران؛ به موازات آن تلاش برای نابودی، ناکامی یا مهار تشکلهای مستقل حامی حقوق آنان.
جملههای پایین در روزهای اخیر از طرف چندین وکیل در پروندههای مختلف گفته و نوشته شده است. نه تنها در این روزها بلکه در این سالها این جملات برای ما جملههای آشنایی شدهاند؛ حاکی از روند واقعی سیر پروندهها و پرونده سازیهای مختلف فارغ از آن چه در قوانین جاری همین کشور و همین حکومت آمده است.
…«در رای صادره، مشخصا عنوان شده؛ همراهی با اشخاص معلومالحال! در حالی که ما در دادگاه، مصرا بر این موضع بودیم که این اقاریر از افراد … نباید مورد استناد قرار بگیرد.»
«علیرغم نقص در پرونده و ایرادهای گزارش نهاد امنیتی، شعبهٔ … دادگاه انقلاب تهران… را به اتهامهای «فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور»، به مجموعاً … محکوم کرد.»
«ما هیچگونه اطلاع دقیق و مستندی از وضعیت پرونده نداریم. هیچگونه اطلاعرسانی مشخص و معینی به ما نمیشود؛ نه به ما و نه به خانوادهشان. ما بارها و بارها جلوی دادسرای اوین رفتهایم، بارها با ضابط قضائی تماس گرفته شده؛ اما هیچ پاسخ روشنی نمیدهند. در واقع اصلا پاسخی نمیدهند….»
«همان اتهامات تکراری است که به همه بازداشتشدگان زدهاند «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و… همین اتهامات که یک تفسیر عام از آن کردهاند و به هرکسی که بخواهند پروندهای برایش ایجاد کنند، میچسبانند.
متأسفانه الان در رویه قضائی، ما با آرای بسیاری مواجهیم که در پروندههای «انفرادی»، افراد به اتهام ارتکاب «اجتماع و تبانی» مجرم شناخته شده و محکوم میشوند.»
«یکی دیگر از سؤالات ما از مسئولان قضائی پرونده این است که اگر تحقیقات تمام شده، پس ادامه بازداشت… چه توجیه منطقی و قانونیای دارد؟»…
تمامی موارد حاکی از حاکمیت نهتنها بیقانونی، که بیاخلاقی و زورمداری است. نتیجه را هم این روزها در جو بشدت ملتهب جامعه و اعتراضات پیاپی شاهدیم. و البته نمودهای دیگر این بیقانونی را در هجوم به دانشآموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاهها، تحت فشار قرار دادن مدیران باشرفی که از دانشآموزان حمایت میکنند، بازداشتهای گسترده دانشآموزان، معلمان، دانشجویان، روزنامهنگاران، وکلا، نویسندگان، فعالان حقوق زنان و کارگران، پزشکان و… میبینیم. تا بار دیگر در ضدیتی آشکار با عقلانیت، نشان داده شود، که قرار است در بر همان پاشنه بچرخد! تا بار دیگر تجربه کنیم که تمامیتخواهان، صم بکم عمی فهم لایعقلون….
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۷ آبان ۱۴۰۱
🔻این جنبش را سر بازایستادن نیست