از لحظهای که آزاد شدهام روایات و خاطرات و تحلیلهای زیادی در سرم میچرخد. همراه با زخمهای عمیقی که به حلقهٔ افراد نزدیکم وارد شد، این فصل بحرانی تصورم را از ایستادگی و شور در کار سرشار کرد. از ستیز بیامان ستاره با دردسرهای خارج از تصور و سفاکانهٔ امنیتیها گرفته تا عزیزترینهایی که حاضر شدند آزادیشان را برای رفیق دربندشان گرو بگذارند. در همین مدت اسارت از پویایی جامعه شنیدم و نمونههایی از همبستگی مسئولانه را به عنوان سرمایهٔ گرانبهای اجتماعی دریافتم. بی اغراق صفحات دردناک اما ارزشمندی را با شما ورق زدم. و باوجود پیغامهای امیدبخش دوستان و درکی تازه از عمق نفوذ طبقاتیمان، احساس میکنم حقیقتی در حال تکرار است و اشتباه عمدهٔ ما، باور ضعیف به نیرویمان و به خصلت انقلابی تودههاست.
قدردان حضورها و پیوندهای همدلانهمان هستم چرا که نبض مشترک ما، دلهرهٔ همیشگی آنهاست. فدایی همسنگرها؛ هیراد پیربداقی ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
برگرفته از صفحه اینستاگرام ستاره جلالی مادر هیراد پیر بداقی