پاسخ به پرسشهای اتحادیه آزاد کارگران ایران
یکشنبههای اعتراضی و نهادهای دستساز حکومتی!
♦️ نسرین جوادی پاسخ میدهد
🔹 در روز یکشنبه ۲۶ دیماه و بدنبالِ دیگر “یکشنبهه
ای اعتراضی” ” بازنشستگان در تهران و در دیگر شهرها منجمله قزوین، رشت، خرم آباد، اهواز، تبریز و کرمانشاه و در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی، عدم افزایش حقوق و مستمریها، عدم اجرای کامل همسانسازی و مطالبات دیگرشان دست به تجمعات اعتراضی زدند. از جمله شعارها در این تجمعات “بازنشسته می میرد، ذلت نمی پذیرد”، “شاغل و بازنشسته اتحاد، اتحاد”، “وعده وعید کافیه؛ سفره ما خالیه”، “فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون”، “خواسته ما همینه همسان سازی بهینه” بود. از آنجا که یکشنبههای اعتراضی دیگر به یک سنت مبارزاتی در میان بازنشستگان تبدیل شده است “اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری”، این سازمان وابسته به خانه کارگر، از این فرصت استفاده کرده و فراخوان این تجمع در تهران را اعلام کرده بود تا بدینوسیله بتواند بر موج اعتراضات کارگران سوار شده و این اعتراضات را به زیر چتر خود در آورد. اما بازنشستگان و مستمریبگیران همچون دیگر یکشنبههای اعتراضی مطالبات خود را فریاد زدند و نشان دادند که صرفنظر از اینکه چه سازمان و ارگانی تجمعات اعتراضی را فراخوان داده باشد آنها از مطالبات به حق خودشان کوتاه نخواهند آمد.
این نهادهای دستساز حکومتی و “فعالین کارگری” منتسب به آنها بدنبال چه اهدافی هستند؟ کارگران در مقابل فراخوانهای اعتراضی آنها چه موضعی را باید اتخاذ نمایند؟ در این رابطه اتحاد آزاد کارگران ایران مصاحبهای با نسرین جوادی ترتیب داده است که نظر شما خوانندگان عزیز را به آن جلب میکنیم.
🔻 نسرین جوادی( اعظم خضری جوادی) بازنشسته تأمین اجتماعی است. او سابقه کار در وزارت دارایی و کارگزاری سازمان بورس و همچنین شرکت تجهیزات پزشکی دارد و هماکنون نیز از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران و شورای کارگری بازنشستگان تأمین اجتماعی (بستا) میباشد. نسرین جوادی در روز جهانی کارگر سال ۹۸ مقابل مجلس به همراه تعداد زیاد دیگری از کارگران بازداشت شد و هم اکنون حکم هفت سال زندان برای وی صادر و تأیید شده است.
سوال اول: اگر ممکن است کمی راجع به سابقهِ نهادهای دستساز حکومتی مانند خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار و اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری توضیح دهید تا نسل جوانترِ کارگرانْ این نهادها و”فعالین کارگری” منتسب به آنها را بیشتر بشناسند.
نسرین جوادی: خانه کارگر و در ادامه شورایهای اسلامی کار و اتحادیههای زیرمجموعهی خانه کارگر همچون اتحادیه پیشکسوتان خانه کارگر که تشکیلاتی دستساز و دولتی هستند که از سال ۱۳۵۸ به بعد ، جهت سرکوب و عقب راندن اعتراضات کارگران شاغل، بیکار و بازنسشته تشکیل شدند و با تصاحب مکان فعلی خانه کارگر مرکز (خیابان ابوریحان تهران) و تسویه عناصر پیشرو در کارخانهها و سایر مؤسسات و … توانستند با حمایتهای گسترده مالی و دولتی در تمامی کشور و کارخانجات حضور داشته باشند و ابزار چگونگی برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی کار در محیطهای کارگری را با همکاری مستقیم وزارت کار بدست گیرند. خانه کارگر و عناصر اصلی کانون شورایهای اسلامی کار در تمام مراکز تصمیم گیریهای کلان کارگری (تعیین دستمزد، بن کارگری، شورای تامین اجتماعی……) حضور موثر داشته و دارند.
خانه کارگر(شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی و سپس حزب کارگزاران سازندگی) که در راس آن سه چهرهی موثر امنیتی و دولتی همانند علیرضا محجوب( نماینده مجلس از دوره اول تا دهم ، مشاور وزیر کار و سازمان تامین اجتماعی و اعضا هئیت مدیره شرکتهای شستا، رئیس مادالعمر خانهی کارگر)، علی ربیعی( وزیر کار در دو دوره دولت حسن روحانی، سخنگوی دولت روحانی و نیروی امنیتی وزارت اطلاعات، مسئول شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی در دهه ۶۰، عضو شورای مرکزی خانه کارگر تاکنون، مشاور اجتماعی دولت محمد خاتمی در دو دوره، دبیر شورای امنیت ملی، مسئول اجرایی دبیرخانه و ریاست کمیته سیاستگزاری تبلیغات و کمیته امنیت داخل شورای عالی امنیت ملی) و حسین کمالی ( دبیر کل حزب اسلامی کار، بنیانگزار خانهی کارگر، مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده تهران در سه دوره اول مجلس، وزیر کار و امور اجتماعی ایران در دولتهای ششم هفتم و هشتم، رئیس سازمان فنی و حرفه ای در مقطعهایی و عضو هئیت مدیره شرکتهای مختلف شستا) حضور دارند و سیاستهای مبنی بر مرامنامه خانه کارگر در راستای خاموش کردن کارگران پیشرو و ممانعت از تشکیل هر گونه تشکل کارگری مستقل را پیش برده است.
شوراهای اسلامی کار نیز پس از تصویب قانون کار در سال ۱۳۶۹ با دخالت مستقیم خانه کارگر و وزارت کار در اکثر مراکز کارگری جایگزین تشیکلات مستقل کارگری بر آمده از انقلاب ۵۷ شده است
و در تعیین دستمزد فلاکتبار هر ساله توسط شورای عالی کار نقش اساسی داشته است.
در دهه ۸۰ بعد از بی اعتبار شدن نقش شورای اسلامی کار و خانه کارگر در تحقق مطالبات کارگری، این تشکل دست به ایجاد اتحادیههای گوناگون از بالا بدون دخالت موثر کارگران همانند اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری به ریاست حسن صادقی، اتحادیهی زنان کارگر به ریاست سهیلا جلودار زاده و اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی به ریاست فتح اله بیات و …. (که همگی از عنصر درجه یک خانه کارگر هستند) ایجاد کردند و بدین وسیله سعی کردند تا کنترل اعتراضات و نارضایتی های کارگری را (شاغل،بیکار،بازنشسته) را بدست گیرند و مانع فعالیت هر نوع تشکل مستقل کارگری شوند. بگونهای که در سال ۸۴ عناصر خانه کارگر به ریاست حسن صادقی در حمله به جلسه سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران دست داشتند.
سوال دوم: علاوه بر فراخوانِ اتحادیه پیشکسوتان در روز یکشنبه ۲۶ دی، فعالین کارگری این نهادهای دستساز حکومتی با مصاحبهها با رسانههای حکومتی نظیر ایلنا به مخالفت با طرحهایی نظیر طرح “حمایت از کارخانجات و واحدهای تولیدی و صنعتی” و “دستمزد توافقی” پرداختهاند. اینها از این مصاحبهها، سخنرانیها و فراخوان به تجمعات کارگری بدنبال چه اهدافی هستند؟
نسرین جوادی: در پاسخ به سوال اول گفته شد که این نهادهای دستساز حکومتی با چه اهدافی تاسیس شدهاند و به همین جهت نمی توان انتظار تحقق مطالبات و یا بالا بردن سطح معشیت و رفع معضلات کارگران را از آنها انتظار داشت. چرا که همانطور که گفته شد پستها و مناصب شغلی سرکردگان اصلی این نهادهای ضد کارگری مسئولیت پست های کلیدی در سطح وزرا و نمایندگان مجلس هستند و به همین دلیل در تمامی بلاهایی که از نظر تصویب قوانین ضد کارگری در تعیین سطح دریافتی مزد کارگران، فشل بودن درمان و … مسئولیت مستقیم دارند.
واقعیت این است که تجمعات اعتراضی سالهاست توسط بازنشستگان مراکز مختلف اعم از صنایع فولاد، مخابرات و اخیرا تامین اجتماعی برگزار می گردد به صورتی که بازنشستگان معترض توانستهاند یکشنبههای اعتراضی سراسری روتین را سازماندهی و برگزار کنند تا بتوانند با اعمال فشار به حاکمیت بخشی از مطالبات خود را محقق سازند.
خانه کارگر و اعوان و انصار آن در اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری به قصد منحرف کردن طرح مطالبات کارگران بازنشسته و ممانعت از شکل گیری تشکل مستقل بازنشستگان تامین اجتماعی بار دیگر به عنوان پرچم دار بازنشستگان معترض به میدان آمده تا بتواند اعتراض بازنشستگان را به انحراف و در راستای اهداف ضد کارگری خود تقلیل دهد.
سوال سوم: کارگران و بخصوص کارگران پیشرو و رادیکال چه موضعی باید نسبت به این نهادهای دستساز و “فعالین کارگری ” آنها و بخصوص نسبت به فراخوانهای آنها داشته باشند؟
نسرین جوادی: کارگران پیشرو و بازنشستگان معترض قبل از هر چیز باید تا تحقق مطالباتشان به تجمعات اعتراضی خود ادامه داده و مطالباتشان را بسیار شفاف و روشن، اعم از ایجاد تشکل مستقل بازنشستگان، افزایش حقوق بازنشستگان منطبق بر میزان سبد هزینه خانوار برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه طبق استانداردهای جهانی روز، رفع مشکلات بیمه تکمیلی ناکارآمد موجود که اکنون هر ماه درصدی از حقوق بازنشسته بدون دادن امکانات درمانی کسر میشود، حق درمان رایگان در سطح بالا، مسکن مناسب و رایگان که در خور شأن انسان امروزی را پیگیری نمایند.
بازنشستگان و کارگران پیشرو باید بیشتر از پیش نسبت به دستاندازی و تلاش این نهادهای دستساز دولتی افشاگری نموده و هر چه بیشتر اینها را در میان بازنشستگان و کارگران حاشیهای کنند.
هماکنون بازنشستگان بطور مداوم تجمعات مستقل خود را برگزار میکنند. باید به این تجمعات بیشتر دامن زد و گسترش داد. بازنشستگان در راستای افشای این نهادهای ضدکارگری دولتی باید همسو با کارگران شاغل عمل کنند و اعتراضات خود را مستقل از تشکلهای حکومتی برگزار کنند.
گسترش مبارزه برای تحقق مطالبات باید به اتحاد بیشتر بین بازنشستگان، کارگران شاغل و سایر مزدبگیران از قبیل معلمان و دیگر گروهها بیانجامد تا صفوف متحدتری در برابر سرمایهداران و نهادهای حاکمیتی که بانی اصلی فقر و بیحقوقی مزدبگیران هستند شکل بگیرد.