کالاهای مصرفی مردم از لباس و گوشت گرفته تا سیب زمینی و هویج، قسطی و دانهای به فروش میرسد اما پشت پرده، بیماریهای متابولیکی، سوءتغذیه و تلاشی خانوادههاست.
به گزارش ایلنا، بحران معیشت برای طبقات فرودست و متوسط، به مرحلهای رسیده که تمام مرزها و خطوط قرمز سابق را پشت سر گذاشته است؛ افول معاش مردم به خصوص مزدبگیرانِ با حقوق ثابت، نشانههای بسیار آشکاری دارد؛ اما یکی از عجیبترین نشانهها، تغییر مولفههای سبد خرید قسطیست.
سیر سقوط خریدِ قسطی!
در دهههای ۵۰، ۶۰ و حتی اوایل دهه ۷۰ شمسی، حقوقبگیران، کارمندان، معلمان و کارگران، نیازمندیهای پایهای یک زندگی ساده را قسطی تامین میکردند، خانه، خودرو و در موارد بسیار محدودی لوازم خانگی و اثاث خانه (به شیوهی خرید از تعاونیهای مصرف مزدبگیران) به صورت قسطی خریداری میشد. توان خرید اقساطی مزد و حقوق به اندازهای بود که با آن بشود خانه و ماشین خرید. یک مزدبگیر سایر نیازهای زندگی را خیلی ساده و در زمان نیاز به صورت نقدی خریداری میکرد….
وقتی جلوتر میآییم و به دهه ۹۰ و سالهای میانی این دهه میرسیم، آگهیهای خرید قسطی برای اقلام ارزانتر و سهلالوصولتری منتشر میشود؛ در آن سالها، مثلاً تورهای مسافرتی به صورت اقساطی عرضه میشد یا آگهیهایی برای خرید قسطی ملکهای اشتراکی در فضای مجازی به چشم میخورد.
بعدتر، بلیت قطار و هواپیما، هزینه خدمات درمانی و دندانپزشکی و اجاره ویلا و استراحتگاه در شمال و جنوب، قسطی شد؛ حالا اما با سقوط ارزش واقعی مزد و حقوق در قیاس با صعود تند قیمتها، دایره خرید قسطی به طرز عجیبی گسترش یافته؛ مردم از خرید قسطی خانه و ویلا به خرید قسطی سیبزمینی و پیاز رسیدهاند؛ حتی هویج فرنگی به صورت اقساطی به فروش میرسد.
فروش قسطی صیفیجات!
در جریان جستجو در اینترنت به سایتِ «هایپر اسنپ مارکت»، یک سوپرمارک آنلاین برای تهران، کرج و اصفهان برخوردیم؛ این سایت، در بخش سبزیجات و صیفیجات، همه اقلام را قسطی به فروش میرساند؛ برای مثال، براساس قیمتهای سی بهمن، ۶ عدد سیب زمینی به وزن تقریبی ۱.۵ کیلوگرم به قیمت ۹۱۶۴۷ هزار تومان به صورت اقساط به فروش گذاشته شده؛ یا قیمت خرید قسطی ۱.۵ کیلو پیاز، ۶۴۱۰۷ تومان است. یک کیلو خیار به قیمتِ ۶۹ هزار تومان به فروش میرسد.
زندگی کاملاً «قسطی» شد!
گرانی بیسابقه میوه و صیفیجات در شرایطی که دستمزد ثابت مانده، منجر به کاهش سنگین تقاضا برای خرید شده و در نتیجه، فروشندگان آنلاین به عرضه قسطی سادهترین کالاهای خوراکی روی آوردهاند؛ قبلاً برای یک کارگر ساده مثلاً یک رفتگر شهرداری یا کارگر ساختمانی، سیبزمینی آبپز یا سیبزمینی با تخم مرغ، غذایی ساده و در دسترس بود که میشد با آن سد جوع کرد و روز را به شب رساند؛ حالا همان هم دیگر مقدور نیست….
اکبر، یک کارگر ساختمانی ساده است که از شمال کشور به تهران آمده و گاهی روزها دور میدانی در غرب تهران به انتظار آمدن کارفرما مینشیند؛ او میگوید: میوهفروشیِ نزدیک ساختمانی که چند روزیست کار میکنم، هر کیلو سیب زمینی را بیشتر از ۵۰ هزار تومان میفروشد؛ برای چند تا سیبزمینی و دو سه عدد تخم مرغ و یکی دو نان، باید ۲۰۰ هزار تومان بدهم؛ مرگ ما روزی چقدر دستمزد داریم؟!
او میگوید اگر بخواهد سر کار ناهار بخورد، چیزی از مزد روزانهاش برای خانواده نمیماند؛ پس خیلی روزها را با نان خالی سر میکند.
بینظمی در بازار
آنچه در بازار حاکمیت دارد، بینظمی و ناهماهنگی است؛ دولت قیمت هر کیلو سیبزمینی را ۲۹ هزار و ۵۰۰ تومان اعلام کرده و قرار است با واردات سیبزمینی مشکل حل شود هرچند معلوم نیست واردات با دلار ۹۰ و چند هزار تومانی چطور قرار است بازار سیبزمینی را به آرامش برگرداند اما در مغازهها و سطح شهر، گاهی سیبزمینی به دو برابر این قیمت به فروش میرسد. نرخهای رسمی، فقط روی کاغذ معنا دارند و جالب اینجاست که دولت در محاسبات رسمی از جمله محاسبات سبد معیشت در شورایعالی کار به همین نرخهای غیرواقعی اکتفا میکند، کاری به کف بازار و واقعیات ندارند.
در فرودین امسال، قیمت هر کیلو سیبزمینی در بازار حدود ۲۰ هزار تومان بود و بعد از گذشت ۱۱ ماه به حدود ۶۰ هزار تومان رسید؛ در عرض چندماه تورم ۳۰۰ درصدی فقط روی همین یک قلم کالا، اعمال شده است؛ سیبزمینی و پیاز، سادهترین اقلام سبد خوراکی هستند؛ کالاهای گرانتر سفرهها از جمله برنج و گوشت هم یک تورم ۱۰۰ درصدی یا بیشتر را تجربه کردهاند.
کاهش قدرت خرید مردم برای سادهترین کالاها کار را به جایی رسانده که از فروش قسطی مرغ و گوشت و بنرهای تبلیغاتی مانند اینکه در تصویر میبینیم به عرضهی قسطی سیبزمینی و هویج رسیدهایم!/ گزارش نسرین هزاره مقدم