سیمین کاظمی
سیاست اصلی برای رفع مشکل زنان سرپرست خانوار، تحت عنوان موجه «توانمندسازی»، بر مشاغل و کسبوکارهای خانگی که هم سرمایه اندکی میخواهند و هم با اصل خانهنشینی زنان ناسازگاری ندارد، متمرکز بوده است. پس از گذشت سالها از دنبالکردن چنین سیاستی نه نشانی از توانمندشدن زنان به چشم میخورد و نه تغییر معناداری در فقرزدایی از خانوادههای زنسرپرست ایجاد شده است. بهطور کلی رویکرد فعلی در مورد مسئله زنان سرپرست خانوار این است که مشکلات و نیازهای آنها ناچیز و دستکم گرفته میشود که گویا با وامهای ناچیز حلشدنی است، ثانیا جای این بخش از نیروی کار، عمدا و عمدتا در بازار کار غیررسمی (که قسمتی از آن همان کسبوکارهای خانگی است) تعیین میشود و نامش را هم توانمندسازی میگذارند؛ چنانکه گویا زنان نمیتوانند حقی و جایگاهی در بازار کار رسمی داشته باشند. حتی وقتی قرار است زنان سرپرست خانوار بهعنوان کارگر به کار گرفته شوند، آن کسی که مشمول عنایت و حمایت دولتی مانند وام کمبهره و حق بیمه قرار میگیرد، کارفرمایی است که از نیروی کار ارزان زنان فقیر بهرهمند میشود. چنین رویکردی نهتنها به بهبود وضعیت اشتغال زنان سرپرست خانوار کمکی نمیکند، بلکه موجب تخریب بیشتر موقعیت آنها در بازار کار و فراهمآوردن زمینه استثمار آنان میشود.
شرق ۲۲ دی ۱۴۰۰