✍ مرتضی شریفی
یکی از شعارهای بازنشستگان اهواز در روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳شعار ” توماج یک ملته ملتو آزاد کنید!” بود. براستی توماج صالحی صدای میلیون ها انسان کارگر و زحمتکش، صدای کودکان کار، صدای هزاران زندان سیاسی و خانوادههای آنها، صدای زنانی است که هر روزه با مقاومتهای جانانه خود مزدوران حکومتی را در کوچه و خیابان، در مدرسه و دانشگاه مستاصل و درمانده کرده اند. توماج نه تنها یک هنرمند انقلابی است که آهنگهای زیبایش درد و رنج این اردوی عظیم کار را به تصویر میکشد بلکه همچون نماینده جسوری است که حاکمان مفتخور و چپاولگر را به محاکمه میکشد. نماینده جسوری که در راه رسیدن به رسالتی که بر دوش گرفته است مرگ را به سُخره میگیرد: ” اینم بدونید من از مرگ و حبس و شکنجه نمیترسم، ترس من از اینه که تن فروش از فقر ببینم و خفه شم، مردم رو تاکمر تو سطل آشغالا ببینم و خفه شم، ببینم کارگر رو میزنی خفه شم، معترض رو میکشی بعد داغدارش رو، حق خواهش رو شکنجه میکنی و خفه شم … بین ما و شما دریای خونه”.
البته نباید فراموش کنیم که توماج فرزند برومند و شجاع انقلاب زن، زندگی، آزادی است؛ شجاعتی که بذر آنرا هزاران انسان آزادیخواه و برابریطلب کاشته اند؛ بقول خودش در ترانهِ چوب معلم، “ما بذر شجاعتیام که شما کاشتید”. فرزند شجاعی که با آهنگهای انقلابی مسئولیت خود را در قبال این انقلاب ادا میکند؛ نه تنها صدای انقلاب را به گوش همگان میرساند بلکه در هر آهنگی در حال جمع آوری نیرو و همگان را به صف انقلاب فرا میخواند.
توماج در ویدیو “سوراخ موش بخر” بعد از آنکه حکومت دزدان و اطرافیان چابلوس و جیره خوار آنرا رسوا میکند خطاب به مردم کار کن و زحمتکش ندا سر میدهد: منتظر ناجی نباش خبری تو راه نیست! نجات دهنده خودتی! خودت قهرمانی! من و تو اگر ما بشیم بیکرانیم! ما منجی زمانه ایم! امام زمانیم!
در اینجا تو گویی این سرود انترناسیونال کارگران جهان است که توماج برای کارگران ایران بازخوانی میکند:
رهانندۀ برتری در کار نیست،
نه آسمان، نه قیصر، نه خطیب.
خود به رهائی خویش برخیزیم، ای تولیدگران!
رستگاری مشترک را برپا داریم!
در پایانْ نویسندهِ این نوشته خوانندگان عزیز را به شنیدن ویدیو کلیپِ انار (کارگر) از توماج صالحی دعوت میکند. ویدیویی که در آن روابط غارتگرانه بردهداری نوین در ایران بطرز بسیار ماهرانه ولی ساده در یک آهنگ به تصویر کشیده شده است.