✍️مرتضی شریفی
با پیشرفت سریع تکنولوژی در دهه های اخیر از یک طرف و استفاده از سوخت های فسیلی از طرف دیگر که هر ساله جان میلیون ها انسان را میگیرد جای گزینی انرژی تجدید پذیر یا انرژی پاک، نظیر انرژی خورشیدی و بادی، با انرژی حاصل از سوخت فسیلی دیگر به یک ضرورت جهانی تبدیل شده است.
موانع کار برای رسیدن به انرژی تجدید پذیر کدامند؟
اجازه دهید از ایران شروع کنیم. پزشکیان، اول بهمن ماه، در همایشی به نام “همایش ملی روز هوای پاک” گفت: “قرار بود مازوت اصلا سوزانده نشود و گیر کردیم و اگر نمیسوزاندیم میبایست گاز منازل را قطع میکردیم؛ چون مصرف ما چندین برابر مصرف در خارج از کشور است.”
خوشبختانه دیگر کسی این تشبثات نخ نما را باور نمیکند. سخنان پزشکیان در روز”همایش ملی روز هوای پاک” در حقیقت در ادامه همان عوام فریبی های سابق او و دولتش بود؛ در ابتدا توصیه پوشیدن لباس گرم در خانه و بعد از آن کمپین “دو درجه کمتر”. وقتی این رهنمودهای پزشکیان مضحکه خاص و عام قرار گرفتند و بحران کمبود انرژی تمام کشور را فلج کرد جناب پزشکیان اعتراف کرد که این خودِ دست اندرکاران حکومتی هستند که این مصیبت را بر سر مردم آورده و اینکه “اگر بخاطر گم شدن بیست میلیون سوخت روزانهْ خدا وکیلی ما را دار بزنند، کم کاری نکردند”! چرا؟ “معلومه، من بی عرضه هستم”.
ما در نوشته ای دیگر تحت عنوان “بحران خانمانسوز کمبود انرژی و کمپین فریبکارانه “دو درجه کمتر”! ” عوامل موثر در کمبود انرژی در کشور را مورد بررسی قرار داه ایم که در اینجا مجددا اشاره مختصری به آنها میکنیم:
بهدر رفتن بیش از ۲۱ میلیارد متر مکعب گاز تولیدی از میادین نفتی در همان مرحله تولید و به خاطر عدم نصب تجهیزات جمعآوری گاز؛ ضعف زیر ساخت های شبکه برق علیرغم دارا بودن سومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان؛ عدم نوسازی و به روز رسانی تجهیزات میدان گازی پارس جنوبی بعنوان تامین کننده ۷۵ درصد گاز مناطق مسکونی و بخش تجاری و صنعتی کشور؛
اینها بخشی از عوامل بحران کمبود انرژی بودند که در آن نوشته به آنها اشاره شده بود.
اما سوال اصلی این است آیا حکومت میتواند بر این موانعِ بر سر راه کمبود انرژی غلبه کند؟ در یک کلام باید گفت نه! برای آنکه اراده ی که بخواهد با بحرانهای موجود در کشور منجمله بحران انرژی مقابله کند در حاکمیت وجود ندارد. نزدیک به نیم قرن از عمر حکومت میگذرد. شیوه حکمرانی حاکمان در همه عرصه ها نشان داده است که بحران انرژی هم چون بحرانهای دیگر نظیر بحران کمبود دارو، آلودگی هوا، صندوق های بازنشستگی….. بیش از هر عامل دیگری نتیجه سیستم فاسد اقتصادی- سیاسی حاکم بر کشور است که همّ و غم دست اندرکاران حکومتی نه پاسخگویی به معضلات جامعه بلکه پر کردن هر چه زودترِ جیب های خود میباشد! حاکمانی که انگار فردایی برای خود متصور نمیشوند و هم چون یاغیان سر گردنه باید هر چه زوتر از مهلکه فرار کنند! وقتی خود پزشکیان اقرار میکند که خودِ دست اندرکاران حکومتی هستند که این مصیبت را بر سر مردم آورده دیگر بیشتر از این چه میتوان گفت!
واقعیت آنست که نه تنها اراده ای برای چاره جویی برای بحرانهای مزمن اقتصادی وجود ندارد بلکه سیستم اقتصادی که از هر طرف بحرانهای مزمن آنرا احاطه کرده و چرخهای آن هر روز بیشتر در منجلاب ورشکستی فرو میرود دیگر نجات پذیر نیست.
راه حل چیست؟
شیفت کردن از انرژی فسیلی به انرژی تجدید پذیر نه یک رویا بلکه ضرورتی است که هر سال بیش از پیش خود را نشان میدهد. در اقصا نقاط جهان استفاده از انرژی تجدید پذیر در حال افزایش است که از آن جمله میتوان به تجارت برق آفتابی در مراکش و امارات تا افتتاح بزرگترین نیروگاه خورشیدی در خاورمیانه و شمال آفریقا اشاره کرد. هم چنین، در ماه ژوئیه سال ۱۳۹۹ یک شرکت تولید انرژی در فرانسه یکی از بزرگترین نیروگاههای خورشیدی شناور اروپا را که شامل ۴۷۰۰۰ پانل فتوولتائیک (فناوری تبدیل انرژی خورشیدی به برق) میشود، در حوضه یک دریاچه با سطح ۱۷هکتار راه اندازی کرد. فرانسه نیز مانند ایتالیا و اسپانیا در حال برداشتن گامهای مهمی در استفاده از انرژی خورشیدی است.
تا آنجاییکه به ایران بر میگردد کشور ظرفیت تولید انرژی بادی بهاندازه ۴۱ هزار مگاوات دارد که برای رسیدن به این ظرفیت رقمی نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری لازم است. این درحالیست که ایران ظرفیت قابل توجهی در زمینه انرژی بادی دارد و نوار شرقی کشور، استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان دارای بادهای قوی و پتانسیل بالایی برای تولید انرژی بادی هستند.
آنچه مسلم است اگر حکومت بجای صرف میلیارد ها دلار در فعالیت های نظامی، امنیتی و مراکز عقیدتی و با جلوگیری از این همه فساد سیستماتیک حکومتی ۴۰ میلیارد دلار از این پول ها را برای تولید انرژی تجدید پذیر استفاده میکرد هرگز کمبود انرژی به این بحران خانمانسوز که نه تنها کارگران و اقشار محروم زحمتکش بلکه صدای کارفرمایان و سرمایه داران را نیز در آورده است تبدیل نمیشد. بحران انرژی و به همراه آن بحران آلودگی هوا زندگی و معیشت مردم را فلج کرده است. مطابق برآوردها هر روز تعطیلی، بالغ بر ۲۱ هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور خسارت میزند و آلودگی هوا مسئول مرگ بیش از ۳۰۰۰۰ نفر در سال ۱۴۰۲ بوده است.
در همین جا لازم است به این نکته نیز اشاره کنیم از آنجاییکه در همه نظام های سرمایه داری منفعت و سود جویی سرمایه داران مقدم بر زندگی و معیشت انسانها در این کره خاکی است کماکان نفت، زغالسنگ و متان ۸۰ درصد از انرژی اولیه ما را تأمین میکنند؛ و این معادل ۱۷ میلیارد تن در سال سوخت فسیلی است. این منابع انرژی فسیلی به درجات و روشهای مختلف بیشترین سهم را در تولید آلایندهها دارند و عاملان اصلی تغییرات اقلیمی هستند.
تا آنجاییکه به ایران بر میگردد، همانطوریکه در بالاتر به آن اشاره شد دولت پزشکیان همچون دیگر دولتها بجز فریبکاری و دروغگویی هرگز بفکر حل هیچیک از بحرانها در کشور نبوده است. اما مردمی که دیگر جانشان به لب رسیده است نمیتوانند بیش از این به یاوه گویی های سران حکومت گوش دهند.
باید با اعتصابات و تظاهرات میلیونی حاکمان را وادار به عقب نشینی کرد! تمام افراد، نهادها و موسساتی که تا کنون از خون مردم محروم تغدیه کرده و از دادن هرگونه پاسخگویی معاف بوده اند را باید مورد بررسی قرار داده و میلیاردها دلار حاصله از ثروت باده آورده این زالو صفتان را باید صرف مدرن سازی زیر ساخت های جامعه منجمله ساخت نیروگاه ها برای تولید انرژی خورشیدی و بادی نمود.