۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳

پاسخ رئیسی حقه‌باز به مادری که کودکِ دارای معلولیت دارد: “مرگ دست خداست”!

پاسخ رئیسی حقه‌باز به مادری که کودکِ دارای معلولیت دارد: "مرگ دست خداست"!

✍ مرتضی شریفی

افراد دارای معلولیت ماه‌هاست که با تجمعات خیابانی و هماهنگ در شهرهای مختلف و با افشاگری در مورد بی توجهی دست اندرکاران حکومتی به مطالباتشان تلاش میکنند که صدای خود را بگوش مردم شریف و زحمتکش برسانند و دست اندرکاران حکومتی را وادار به پاسخگویی نمایند.

یکی از مطالبات عمده معلولین اجرای ماده ۲۷ قانون حمایت از معلولان است. قانونی که پنج سال از تصویب و ابلاغ آن گذشته اما هنوز اجرا نشده است. طبق ماده ۲۷ قانون حمایت از معلولان، دولت موظف است به همه معلولان شدید و خیلی شدیدِ فاقد شغل و درآمد، ماهانه حداقل دستمزد سالانه مصوب وزارت کار را پرداخت و اعتبارات لازم برای‌ آن را در قوانین بودجه کشور در نظر بگیرد. این در حالی است که سازمان برنامه و بودجه در برنامه هفتم توسعه نه تنها بودجه‌ای برای اجرای قانون حمایت از معلولان در نظر نگرفته است، بلکه در پاسخ به پرسش معلولان به صراحت اعلام کرده “مراکز معلولان را ببندید. پولی در بساط نداریم”.

دست اندر کاران حکومتی در عین حال سعی میکنند با فریبکاری و دروغگویی ولی با ماسک دلسوزیْ معلولین را از مطالبه حقوق خود نومید نموده و بجای ارایه راه حلی برای بهبود شرایط اسفناک معلولین سرنوشت آنها را بدست “خدا” بسپارند. نمونه این دروغ گویی‌ها سخنان ابراهیم رئیسی در تجمع اعتراضی معلولان در هفته گذشته بود که در اعتراضشان به نبود دارو، حذف ارز دولتی و قیمت های گزاف تنها جوابش این بود که “عمر دست خداست”. و در ادامه به سبک دیگر دست اندرکاران شارلاتان حکومتی سعی کرد صدای معترضین را به امید اینکه روزی “خودمان این دارو را بسازیم” خاموش کند! واقعا که شرمتان بود! سردمداران حکومتی برای معالجه بیماریِ خود از بیمارستانهای آلمان سر درمی آورند ولی رئیسی شارلاتان به مادرانی که به گفته پزشک معالجْ فرزندان آنها یکی دوسال دیگر زنده نخواهند بود میگوید عمر دست خداست!

البته ناگفته نماند که فریب، دروغ و چاپلوسی تنها ابزار حاکمان برای به بیراه کشاندن مبارزات کارگران و دیگر اقشار محروم جامعه منجمله معلولین نمیباشد. تهدید و ارعاب، دستگیری و زندانی کردن فعالین اجتماعی راه دیگری برای سرکوب مبارزات مردم است. احضار، دستگیری و تفتیش اخیر خانه مدیر و منشی کمپین در همین راستا صورت گرفته است. به جنایتکاران حکومتی باید گفت اگر شما با دستگیری، زندانی کردن، بازنشستگی زود هنگام و یا اخراج دیگر فعالین اجتماعی توانسته اید این مردم به پاخاسته را به زانو در آوردید با اذیت و آزار کردن فعالین کمپین هم میتوانید مبارزات معلولین را خاموش کنید.

حذف بودجه معلولان در برنامه هفتم توسعه؛ تصمیم شهرداری برای خصوصی سازی حمل و نقل معلولان، بسیج نیروهای انتظامی برای ایجاد ترس و وحشت در تجمع اعتراضی افراد معلولی که اغلب یا روی ویلچر و یا با عصا و واکر و به کمک دیگران به تظاهرات میایند بخشی از عملکرد جناتیکارانه حکومتی است که از وحشت سرنگونی راهی جز اعمال قساوت و قلدرمنشی در مقابل خود نمیبند که حتی از تعرض به معلولین که بی پناهترین قشر جامعه هستند فروگذار نمیکند. به این اوضاع اسفناکی که حاکمان برای معلولین بوجود آورده اند باید اخطار رئیس کمیسیون بهداشت را اضافه کنیم که میگوید در تمام زمینه ها “دچار کمبود دارو هستیم، به مسئولان هم هیچ امیدی نداریم”. آنوقت در چنین اوضاع و احوالی، دست اندرکاران حکومتی بجای پاسخگویی به مطالبات معلولین تلاش میکنند با وابسته نشاندن کمپین به عوامل خارجی نظیر مدرسه آن لاین “پرتو” فعالین این کمپین را بدنام و معلولین را از ادامه مبارزه مایوس نمایند. به جنایتکاران حکومتی باید گفت این وضعیت جهنمی که شما برای تمامی مزدبگیران و محرومان جامعه منجمله افراد دارای معلولیت بوجود آورده اید دلیل روی آوری معلولین به مبارزه جمعی و به تجمعات خیابانی است نه آن اتهامات واهی که شما به کمپین و فعالین آن میزنید.

با تاسی جستن به تجمعات خیابانیِ دیگر اقشار محروم جامعه نظیر کارگران، بازنشستگان و فرهنگیان، افراد دارای معلولیت با تجمعات پی‌درپی خود و در هر تجمعی بیش از تجمعات قبل میآموزند که “آری رفیق، دستت را به ما بده و پای در این راه بگذار کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی‌شود”!

✍ مرتضی شریفی

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ویدیو شاخص

دسته ها